چرا درجه رفیع و عالی بهشت "وسیله" نامیده می شود؟ سؤال امام از انصار و تمام میهمانان میز گفتگو و تمام علمای امت
الإمام ناصر محمد اليماني
20 - شوّال - 1430 هـ
10 - 10 - 2009 م
۱۸-مهر-۱۳۸۸ه.ش.
01:08 صباحاً
ـــــــــــــــــــــ
سؤال امام از انصار و تمام میهمانان میز گفتگو و تمام علمای امت:
چرا درجه رفیع و عالی بهشت "وسیله" نامیده میشود؟
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي النّبي الأميّ خاتم الأنبياء والمرسلين وآله التوابين المتطهرين والتّابعين للحقّ إلى يوم الدّين.. برادرانم، انصار پیشگام برگزیده و تمام میهمانان میز گفتگو و تمام علمای امت؛ خداوند شما را از رقابت بر سر درجه "وسیله" آگاه نموده است و مقام وسیله بالاترین درجه در بهشت نعیم و نزدیکترین درجه نسبت به ذات خداوند رحمن است؛ چون در تارک بهشت و چسبیده به عرش عظیم خداوند سبحان است واز میان تمام بندگان خداوند تنها سزاوار یک نفر است تا نزدیکترین عبد به ذات خداوند الرحمن باشد و بین او و ذات خداوند الرحمن و سبحان؛ جز حجاب دیگر چیزی وجود ندارد. خداوند تعالی میفرماید:
{يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
بدین ترتیب که برنده این درجه، از میان تمام بندگان؛ به خداوند الرحمن نزدیک تر خواهد بود. محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – این درجه را به شما معرفی نمود. محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم میفرماید: [الوسيلة درجة عند الله ليس فوقها درجة، فسلوا الله الوسيلة]
[درجهی "وسیله" مقامی در نزد خداوند است که بالاتر از آن درجهای نیست؛ "وسیله را از خداوند درخواست نمایید]
صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
و محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود:
[سلوا الله الوسيلة، فإنها منزلة في الجنّة لا تنبغي إلا لعبد من عباد الله وأرجو أن أكون أنا هو]
[ "وسیله را ازخداوند درخواست کنید؛ که منزلی در بهشت است که تنها شایسته یکی از بندگان خداوند است و امیدوارم من آن بنده باشم]
صدق رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم
سؤالی که در مقابل تمامی انصار پیشگام برگزیده و تمام حق جویان میهمان میز گفتگو و تمامی علمای امت اسلامی قرار میگیرد این است که: در آیات محکم کتاب خداوند و سنت نبوی عالیترین و رفیعترین درجه بهشت با نام "وسیله" تعریف شده است؛ سؤال این است که چرا به این درجه "وسیله" گفته میشود؟ سؤال را دوباره تکرار میکنیم: چرا نام آن "وسیله" است؟ برای بار سوم پرسیده و میگوییم چرا نام آن "وسیله" نهاده شده است؟ بدانید هیچ کس بدون رضوان خداوند نمیتواند به بهشت نعیم دست یابد وهرکس راه رضوان الهی را درپیش گیرد؛ خداوند او را وارد بهشت میکند و هرکس از رضوان الهی پیروی ننماید؛ اعمالش به هدر رفته و خداوند او را وارد آتش خواهد ساخت واین تصدیق فرموده خداوند تعالی است که:
{وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ} صدق الله العظيم [آل عمران:١٧٤] و بیان حق فرموده خداوند تعالی: {وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ} صدق الله العظيم؛
مقصود خداوند نعیم بهشت برای کسانی است که رضوان الهی را درپیش گیرند و اما اهالی آتش کسانیاند که از رضوان الهی اکراه داشتند و اعمالشان به هدر رفته و خداوند آنها را وارد آتش میکند. خداوند تعالی میفرماید:
{ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اتّبعوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ} صدق الله العظيم [محمد:٢٨]
و سؤال دیگر: آیا در آیات محکم کتاب خداوند درباره اینکه نعیم بهشت از نعیم رضوان خداوند بر بندگانش بزرگتر است ؛ اثری پیدا میکنید؟ جواب را میتوان در آیات محکم کتاب یافت. خداوند تعالی میفرماید:
و وقتی مهدی منتظر برایتان فتوا میدهد که رقابت تمام مقربین برای کسب رضوان الهی -یعنی نعیم اعظم خداوند – دستاویزی برای تحقق "وسیله" است که درجهای عالی و رفیع در بهشت کوچک ( نعیم کوچکتر ) خداوند است؛ نمی گوید آنان از راه راست-صراط مستقیم- منحرف شدهاند؛ چون آنها تنها خداوند را عبادت مینمایند و شریکی برای اوقائل نیستند و من نه تنها براین امر شهادت میدهم ؛ بلکه در عبادت دور از شرک خداوند از آنها پیروی میکنم، تمام بندگان خالص خداوند چنین کرده و دین خود را در راه خداوند خالص میکنند. بدانید که دین خالص از آن خداوند است ولی وقتی امام مهدی ناصر محمد یمانی فتوا میدهد که تمام بندگان مقرب خداوند که در راه رسیدن به درجه عالی و رفیع رقابت میکنند در امر "وسیله" به خطا رفتهاند، فتوایش به حق است.من از صادقین و راست گویانم؛ اما دشمنان خداوند و کسانی که آگاه نیستند؛ از فتوای حق من چنین برداشتی-غلط- میکنند و میخواهند با این بهانه در برابر انصارم حجت اقامه کنند.
میگویند آیا نمیبینید ناصر محمد یمانی که از نظر شما امام است، میگوید تمام بندگان مقرب خداوند از انبیا و رسولان تا بندگان صالح که برای پروردگارشان با هم رقابت میکنند در امر "وسیله" به خطا رفته اند! آیا نمیبینید او از راه راست-صراط مستقیم-گمراه شده است؛ و سپس انصارم پاسخی ندارند که به این گونه افرادی بدهند که قصد دارند مردم را از راه حق بازدارند. پس امام مهدی به اذن خداوند به آنها چیزهای بیشتری یاد میدهد. امام مهدی منتظرحق پروردگار در پاسخ به تردید کنندگان و شکّاکان میگوید: آیا خداوند و رسولش - صلّى الله عليه وآله وسلّم – برایتان روشن نکردهاند که نام آن درجه رفیع و عالی بهشت "وسیله" است؟ خداوند تعالی میفرماید:
{يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧]
و محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: [الوسيلة درجة عند الله ليس فوقها درجة، فسلوا الله الوسيلة]
[درجه "وسیله" مقامی در نزد خداوند است که بالاتر از آن درجه ای نیست؛ "وسیله را از خداوند درخواست نمایید]
صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
و محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود:
[سلوا الله الوسيلة، فإنها منزلة في الجنّة لا تنبغي إلا لعبد من عباد الله وأرجو أن أكون أنا هو]
[ "وسیله را ازخداونددرخواست کنید؛که منزلی در بهشت است که تنها شایسته یکی از بندگان خداوند است و امیدوارم من آن بنده باشم]
صدق رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم راز امام مهدی هم در این امر نهفته شده است که محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – بشارتش را به شما داده و فرموده است:
[أبشركم بالمهدي].
علت این است که او-امام مهدی- حقیقت نام اعظم خداوند یعنی " نعیم اعظم" را به شما نشان داده و از آیات محکم کتاب آن را برایتان به تفصیل شرح میدهد. هرکس که درباره حقیقت اسم الله اعظم با من به مناظره و مجادله برخیزد؛ با دلایل علمی قاطع ازآیات محکم قرآن بر او غلبه خواهم نمود و من از صادقانم.
شب جمعهای که گذشت و بعد از زمان نماز صبح جمعه؛ محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – را در رؤیا دیدم. ایشان در آن رؤیای صادقه برای سومین بار به من فرمودند:
{وَقُلِ الحقّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ} صدق الله العظيم [الكهف:٢٩] سپس وعدهی حق خداوند را به من یادآوری نمود که عالم و جاهلی نیست که با قرآن با من مجادله کند؛ مگر اینکه با آیات محکم قرآن عظیم وی را مغلوب کنم؛ تا یا به قرآن عظیم ایمان بیاورد و یا نسبت به آن کافر گردد و انتخاب دیگری برایشان باقی نماند...من گاهی مجبورم از ترس به فتنه افتادن انصار پیشگام برگزیده –از بیان برخی مطالب- طفره بروم و گوشههایی از دلایل و علومی را که هر دهانی را خاموش میسازد؛ مخفی نگاه دارم. اما بین من و بندگان خدا چیزی است که هیچگاه از آن منحرف نخواهم شد و هیچ تغییری در آن نخواهم داد :دعوت به عبادت بدون شرک خداوند؛ آن گونه که شایسته و سزاوار اوست تا هدف خلقتشان محقق گردد. به خداوند قسم هدف از خلقتشان محقق نمیگردد تا خداوند امام مهدی را برانگیزد که این هدف را محقق سازد. خداوند را شاهد میگیرم من از کسانی هستم که به دعوت تمامی انبیاء و مرسلین برای عبادت دور از شرک خداوند یگانه؛ پاسخ مثبت میدهند تنها تفاوت در این است که امام مهدی ازنعیم اعظم خداوند برای رسیدن به مقام"وسیله" استفاده نمیکند؛ به خدایی که خداوند و معبودی جز او نیست قسم میخورم که حتی اگر تمام بندگان خداوند در آسمانها و زمین نسبت به دعوت من کافر شوند، من قدمی از دعوت حق خود عقب نخواهم نشست.
ای خردمندان! من از تمام بندگان خداوند دعوت مینمایم قدر خداوند را آن گونه که شایسته اوست بدانند.
خداوندعزیز و حکیم و متکبربرای عبادت خود اجری مادی قرار داده که به صورت خرید و فروش در کتاب آمده است. خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ} صدق الله العظيم [التوبة:١١١] و به بندگان خود وعده داده است که اگر او راعبادت کرده و رضوان او را در پیش گیرند؛ بهشت را به آنان عنایت خواهد کرد و به بندگانی که از رضوان خداوند کراهت داشته باشند؛ آتش خود را وعده داده است و این خرید و فروش در کتاب خداوند به صورت اجبار آمده است، یا جان و مال خود را در برابر اجری مادی یعنی بهشت نعیم که در آن خالد خواهند بود بفروشند و یا اگر ابا کنند جایگاهشان آتش است که بسیار بدفرجامی است. اما امام مهدی که علم کتاب به وی عطا شده است؛ درجه عالی و رفیع بهشت را که در کتاب با نام "وسیله" از آن یاد شده نپذیرفت.
ماجرایی از داستان زندگی امام مهدی را پیش از آنکه علم کتاب به او عطا شود؛ برایتان نقل میکنم. او در ظلمات شب از آبادی خود خارج شده و به مکانی دور از مردم به سوی خداوند خود پناه برده بود و با صدای بلند و اشک ریزان خداوند خود را صدا میکرد. اشک از چشمانش جاری و محاسنش را خیس کرده و بر روی سینهاش سرازیر شده بود. به درگاه پروردگارش پناه برده و میگفت:" پروردگارا؛ به بندگانت فرمان دادهای تا تو را عبادت نمایند و جان و مال خود را درمقابل بهشت به تو بفروشند؛ اما بندهات به صراحت میگوید من نعیم بهشت تو را رد میکنم .هرچیزی که هست و میخواهد باشد؛ هرچقدر که میخواهد به آن اضافه شود؛ حتی اگر آن را برابر تمام ذرات این جهان عظیم مضاعف نمایی؛ باز هم من آن را به عنوان اجرعبادت خداوند سبحان رد میکنم.ِ اف بر ملکوت دنیا و اف بر ملکوت آخرت و اف بر بهشتت که عرض آن به اندازه آسمانها و زمین است .به عزت و جلالت سوگند بعد از آنکه مرا از نعیم رضوانت که نعیم اعظم توست آگاه نمودی نمیتوانی مرا با ملکوت دنیا و آخرت گرفتار فتنه کنی. من به نعیم رضوانت بر این بندهات اکتفا نمیکنم؛ بلکه عبادت من برای آن است که تو در نفست راضی شوی. چگونه ممکن است بندهات از بهشت و حورالعین لذت ببرد و تو به خاطر ظلمی که بندگان بر خودشان کردهاند؛ در نفست راضی نباشی. پروردگارا؛ تو را به شهادت میگیرم که من تا زمانی که نعیم اعظمت برایم محقق نشود و تو در نفست تحسر و خشم نداشته و راضی شده باشی؛ بهشت نعیم را برخود حرام کردهام. اما خدای من؛ تعداد بسیار زیادی از بندگانت؛ بین من و تحقق کامل نعیم رضوانت قرار دارند؛ پس مرا برای چه آفریدهای؟ بنده ات؛ نعیم رضوان تو راعبادت میکند و از اینکه میبیند؛ کسانی که بندگی تو را کردهاند و ساکن بهشت شان کردهای، از آنچه که خداوند از فضلش به آنان عطا نموده راضی ومسرورند، بسیار متعجب است. چگونه در حالی که خداوندی که از همه چیز در نزدشان محبوبتر است، در نفس خود حزین بوده و به خاطر ظلمی که بندگان درحق خود مرتکب شدهاند؛ در نفس خود راضی نیست؛ نعیم و حور العین برایشان گواراست. خداوند تعالی میفرماید:
این مناجات را با پروردگارم درآن دره دورافتاده از مردم؛ در شب تاریک مرتب تکرار میکردم و صدایم در آن مکان دورافتاده انعکاس شدیدی داشت. در آرامش و سکون شب به آن دره میرفتم و بر روی یک صخره- که به خاطر خداوند- آن را بسیار دوست دارم؛ نماز میگزاردم. به خداوند بزرگ قسم که بعضی شبها آنقدر شدت جاری شدن اشک از چشمانم زیاد میشد که در هنگام سجود بر صخره جاری شده و از کنارههای آن فرو میریخت...این مبالغه به ناحق نیست و منظور من این نیست که شما را از آن آگاه کنم؛ بلکه میخواهم بدانید؛ برای تحقق نعیم اعظم چقدر با پروردگارم سخن گفته و اصرار کردم؛ و علت خلقت شما همین تحقق نعیم اعظم است...
ای انصار پیشگام برگزیده؛ در این آیات تدبر کنید:
سورة الأنعام:
{أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الأرض مَا لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ مِدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:٦]
سورة المؤمنون:
{ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِينَ ﴿٤٢﴾ مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ ﴿٤٣﴾ ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَىٰ كلّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَسُولُهَا كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُمْ بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ فَبُعْدًا لِقَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون] سورة النور:
{وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُبَيِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ} صدق الله العظيم [النور:٣٤] سورة الفرقان:
{وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَيْنَ ذَٰلِكَ كَثِيرًا ﴿٣٨﴾ وَكُلًّا ضَرَبْنَا له الْأَمْثَالَ وَكُلًّا تَبَّرْنَا تَتْبِيرًا ﴿٣٩﴾ وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الفرقان] سورة القصص:
{وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَرْيَةٍ بَطِرَتْ مَعِيشَتَهَا فَتِلْكَ مَسَاكِنُهُمْ لَمْ تُسْكَنْ مِنْ بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِيلًا وَكُنَّا نَحْنُ الْوَارِثِينَ} صدق الله العظيم [القصص: ٥٨] سورة العنكبوت:
{وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تبيّن لَكُمْ مِنْ مَسَاكِنِهِمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ ﴿٣٨﴾ وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَىٰ بِالبيّنات فَاسْتَكْبَرُوا فِي الأرض وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ ﴿٣٩﴾ فَكُلًّا أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الأرض وَمِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت] سورة السجدة:
{أَوَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ أن فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ أَفَلَا يَسْمَعُونَ} صدق الله العظيم [السجدة:٢٦] سورة سبأ:
{وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ} صدق الله العظيم [سبأ:٤٥] سورة الصافات:
{وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ ﴿٧١﴾ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ ﴿٧٢﴾ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ ﴿٧٣﴾} صدق الله العظيم [الصافات] سورة ص:
{كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ} صدق الله العظيم [ص:٣] سورة الزمر:
{كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ ﴿٢٥﴾ فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنيا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
سورة غافر:
{كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالْأَحْزَابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَهَمَّتْ كلّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الحقّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ} صدق الله العظيم [غافر:٥] سورة فصلت:
{فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ} صدق الله العظيم [فصلت:١٣] سورة الزخرف:
{وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ نبيّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٧﴾ فَأَهْلَكْنَا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشًا وَمَضَىٰ مَثَلُ الْأَوَّلِينَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الزخرف] سورة الدخان:
{أَهُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ أَهْلَكْنَاهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ} صدق الله العظيم [الدخان:٣٧] سورة الأحقاف:
{وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُمْ مِنَ الْقُرَىٰ وَصَرَّفْنَا الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿٢٧﴾ فَلَوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَذَٰلِكَ إِفْكُهُمْ وَمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [الأحقاف] سورة محمد:
{وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ} صدق الله العظيم [محمد:١٣] {وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِي الْبِلَادِ هَلْ مِنْ مَحِيصٍ ﴿٣٦﴾ أن فِي ذَٰلِكَ لَذِكْرَىٰ لِمَنْ كَانَ له قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [ق] سورة النجم:
{وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الْأُولَىٰ ﴿٥٠﴾ وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَىٰ ﴿٥١﴾ وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَىٰ ﴿٥٢﴾ وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَىٰ ﴿٥٣﴾ فَغَشَّاهَا مَا غَشَّىٰ ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [النجم] سورة القمر:
{وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ ﴿٤﴾ حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [القمر]
{وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ} صدق الله العظيم [القمر:٥١] سورة التغابن:
{أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ فَذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ} صدق الله العظيم [التغابن:٥] سورة الطلاق:
{وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَرسله فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابًا شَدِيدًا وَعَذَّبْنَاهَا عَذَابًا نُكْرًا ﴿٨﴾ فَذَاقَتْ وَبَالَ أَمْرِهَا وَكَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهَا خُسْرًا ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الطلاق]
اما امام مهدی دریافته است که خداوند رحمن در نزد خود می فرماید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِنْ كلّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس]
ای عجب از کسانی که به نعیم بهشت و حورالعین رضایت میدهند در حالی که محبوب ترین شیء در نزدشان بخاطر بندگانش متحسر و خشمگین است و بر بندگانی حسرت میخورد که در حق خود ظلم کردهاند. با اینکه خداوند هیچ ظلمی درحق شان ننموده و خود به خود ظلم کردهاند؛ اما میشنود که بعد از هلاک چگونه به حال خود تأسف میخورند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ كنت لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾}
صدق الله العظيم [الزمر] و سپس خداوند در نفس خود به آنان پاسخ داده و میفرماید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِنْ كلّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس]
ای کسانی که خداوند در نزدتان محبوبترین شیء است؛ شما را به خدا؛ چگونه در حالی که به شما خبر دادهام حال پروردگار رحمان من و شما و پروردگار ارحم الراحمینتان چگونه است؛ بازهم میتوانید از نعیم و حورالعین لذت ببرید؟ ای بندگان مقرب خداوند؛ ای کسانی که خدا را دوست دارید؛ چگونه نعیم و حورالعین برایتان گوارا خواهد بود؟ حتی جدّ من محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – برای رسیدن به مقام "وسیله" که عالیذترین و رفیعترین درجه بهشت است؛ با مقربان رقابت مینمود؛ چون از حال خداوندی که از محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – نسبت به بندگان رحیمتر است؛ خبر نداشت. نزدیک بود ایشان جان خود را به خاطر حسرت خوردن بر بندگان خداوند از دست بدهد؛ حال ببینید احوال پروردگار ارحم الراحمینی که بیش از محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – نسبت به بندگان رحم دارد،چگونه است؟ برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأرض وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:٥٩] به خاطر همین است که امام مهدی درجه عالی و رفیع بهشت را که بنام "وسیله" خوانده میشود رد میکند و از آن به عنوان وسیلهای برای تحقق نعیمی استفاده میکند که بسیار بزرگتر از آن درجه است تا خداوند درنفس خود راضی باشد پروردگارم مرا آفریده است تا نعیم اعظم او را عبادت نمایم و تا او درنفس خود راضی نشده؛ راضی نشوم. حال چگونه خداوند در نفس خود راضی خواهد شد؟ زمانی که تمام بندگان را مشمول رحمت خود نماید. سبحان الله العظیم! با اینکه تمام انبیاء ورسولان و مقربین میدانستند نام این مقام "وسیله" است؛ اما هیچ یک فکر نکردند چرا خداوند نام آن را "وسیله" نهاده است. پس به حق برایتان فتوا میدهم که علت این نامگذاری آن است که این مقام غایت خلقت ما نیست؛ بلکه خداوند ما را برای عبادت نعیم اعظم خود خلق نموده است و این نعیم؛ رضایت و رضوان خداوند نسبت به تمام بندگانش است تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا خَلَقْتُ الجنّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}صدق الله العظيم [الذاريات:٥٦]
خداوند آنها را برای این نیافریده تا رضوان الهی یعنی نعیم اعظم را وسیلهای برای تحقق و رسیدن به مقام"وسیله" قرار دهند و این از بزرگی خداوند عزیز و متکبر است که دربرابر عبادت خود اجر معین نموده و کسانی که چیزی را شریک خداوند قرار ندادهاند- به خاطر وسیله قرار دادن نعیم اعظم-مورد محاسبه قرار نخواهد داد .خداوند تعالی میفرماید:
{لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا القرآن عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿٢١﴾ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِيمُ ﴿٢٢﴾ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سبحان اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٢٣﴾ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ له الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ يُسَبِّحُ له مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأرض وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿٢٤﴾} صدق الله العظيم [الحشر] به تعریف اسم"العزیز" که در این آیات آن را نمایان میکنیم؛ نظر کنید. اما اول: {الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ} اینجا "العزیز"صفت عزت و برتری خداوند وسلطنت و قوت و جبروت و کبریای او در دنیا و آخرت است که او پاک ومنزه است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا}[فاطر:۱۰]
سپس فرموده خداوند تعالی در همین موضوع را میآوریم که اسم {الْعَزِيزُ} تکرار شده و میفرماید: {وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ} صدق الله العظيم، در اینجا مقصود خداوند سبحان، عزت نفس اوست.برای همین برای بندگان عبادت اجباری را مقرر نمینماید تا او را برای حب به ذاتش و به طمع رضوانش عبادت نمایند. عزت نفس خداوند مانع آن شد که بندگان را اجبار کند تا برای حب و قرب و نعیم رضوانش؛ او را عبادت نمایند؛ با اینکه نعیم رضوان خداوند بزرگتر از نعیم جنت است؛ اما صفت عزت نفس مانع آن شد که نفس خود را به آنان تحمیل نماید؛ بلکه عبادتشان را با اجری مادی خریداری نمود؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ} صدق الله العظيم [التوبة:١١١]
اما خداوند پاک و منزه و بزرگ است و هیچ کس کریم تر از او نیست؛ و بندهای که خداوند را به علت ذات پروردگار و به طمع حب و قربش دوست دارد و تا پروردگارش در نفسش راضی نشود؛ حاضر به پذیرفتن بهشت نیست، آرزو دارد که به خداوند برسد و او را چنان که شایسته است عبادت نماید و نه به دنیا طمعی دارد و نه به آخرت، و از آنجا که خداوند از بنده خود امام مهدی کریمتر است؛ ملکوت دنیا و آخرت را به او عطا خواهد نمود.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّىٰ ﴿٢٤﴾ فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَىٰ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [النجم]
ای پرسشگر؛ فراموش نکردهام که جواب سؤالت را بدهم که پرسیدهای:
در جوابت به حق می گویم:" و اما درمورد من؛ بعد از آنکه بشارت آن به من داده شد؛آن را به جدّم واگذار کردم و امور در گذشته و آینده با خداوند است و برایم مهم نیست که اراده خداوند چه خواهد بود. همانا که من آن مقام را به عنوان وسیلهای برای تحقق غایتی که خداوند برای آن ما را خلق نموده است؛ به کار گرفتهام تا خداوند درنفس خود راضی باشد و این نعیمی است که از "وسیله" بسیار عظیمتر است. چگونه ممکن است از نعیم اعظم به عنوان وسیلهای برای دستیابی به بهشت کوچکتر خداوند استفاده کنم؛ بلکه من آن درجه رفیع و عالی را وسیلهای برای تحقیق غایتی درنظر گرفتهام که همان راضی شدن خداوند در نفس اوست و برای همین هم نام آن مقام"وسیله"نهاده شده است. یعنی وسیلهای برای تحقق آن غایت. حال آیا تصور میکنید من به شدت گمراهم؟ به خدایی که خداوند و معبودی جز او نیست قسم؛ این توضیحات مفصل و بیشتری که درمورد حقیقت وسیله و غایت آن نوشته شده را تنها مؤمنانی انکار خواهند کرد که انبیا و رسولان را شریک خداوند قرار دادهاند؛ کسانی که رقابت برای حب و قرب خداوند را بر خود حرام نموده و آن را مختص بندگان مقربی کردهاند که نبی یا رسول خداوندند؛ در حالی که آنان بندگانی مانند شما بوده و مانند شما بشرند و حقشان نسبت به خداوند همانند حق شماست. خداوند –با گزینش آنها به عنوان نبی و رسول-برآنان منت گذاشته است واین چنین محسنین را جزا میدهد ولی رقابت برای پروردگار را به آنان منحصر نساخته است و آنان نیز مانند شما بندگان مؤمن خداوندند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَنَادَيْنَاهُ أن يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿١٠٤﴾ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [الصافات] و خداوند تعالی میفرماید:
{سَلَامٌ عَلَىٰ نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ ﴿٧٩﴾ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿٨٠﴾ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ ﴿٨١﴾} صدق الله العظيم [الصافات]
خداوند سبحان این تکریم را تنها منحصر به آنان نکرده است، بلکه درباره آنان فتوا داده و میفرماید:
{إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ }صدق الله العظيم
به خداوند که از آن درجه عالی و رفیعی که بر سر آن رقابت میشود چشمهی رحیق مختوم (سر به مهر ) جاری میشود که مقربین از آن می نوشند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كَلَّا أن كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ ﴿١٨﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ ﴿١٩﴾ كِتَابٌ مَرْقُومٌ ﴿٢٠﴾ يَشْهَدُهُ الْمقربونَ ﴿٢١﴾ أن الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ﴿٢٢﴾ عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ ﴿٢٣﴾ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النّعيم ﴿٢٤﴾ يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ ﴿٢٥﴾ خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَٰلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [المطففين] وسلامٌ على المرسلين, والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم خليفة الله عبد النّعيم الأعظم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.